گروه طراحان شولاى

طراحى لباس ایرانى و اسلامى

گروه طراحان شولاى

طراحى لباس ایرانى و اسلامى


مقدمه

در شرایط نابسامان سلطه ی بی امان هنری و فرهنگی مغولان از پس استیلای این قوم بر ایران، و نشر و بسط مبانی هنر و فرهنگ قوم فاتح در جای جای این سرزمین، با مدد از تدبیر سلاطین حاکم بر خطه ی فارس و مصون ماندن این دیار از حمله و هجوم ویرانگر مغولان، دیار فارس که در طول تاریخ ایران زمین، همه گاه به عنوان مهد هنر و فرهنگ و میعاد گاه اندیشمندان شناخته شده است، چونان پایگاهی ارزشمند و دژی مستحکم، حافظ ارزش های هنر اصیل و پر قدمت ایران می گردد.

سهم پارس و هنرمندان و اندیشمندان زاذه ی این خاک، آنچنان در ایام بعد از سلطه ی مغولان (در حفظ و نگاهداشت هنر ایران و تفکر هنری و فرهنگی ایرانیان)والا و بالاست، که بی تردید، می توان ادعا کرد که اگر در ایام بعد تسلیم و تقلید ناگزیر هنر ایرانی، هنرمندان صاحب ذوق و همت ساکن در خطه ی فارس، به ویژه شیراز، بانیان مکتب هنری شیراز تلاش و همتی سزاوار نمی کردند، چه بسا که سرنوشت هنر ایران را به تعبیر و تفسیری دیگر باید نشست.

در این دوران که چندان به درازا نمی انجامد،هنرمندان و اندیشمندان در فارس،مصون از عواقب ویرانگری ها و کشتارها، با مدد جستن از پیشینه پربار و ارزش تبار هنرمندان خود، آثاری جاودانه در زمینه های مختلف هنری به ویژه نقاشی و کتاب آرایی و خوشنویسی و پارچه بافی از خود به یادگار گذاشتند.

مکتب شیراز

اولین و قدیمی ترین کتاب مصور شده در مکتب شیراز شاهنامه اینجو نامیده می شود که در قرن هشتم به تصویر در آمده است و از نمونه نگاره های آن می توان به نگاره ی «کشتن ایرج به دست تور » و «گذر سیاوش از آتش» اشاره کرد.نتیجه ای که با مطالعه نگاره های این شاهنامه بدست می آید آن است که در مصور سازی شاهنامه اینجو بر صحنه های حماسی و تاریخی تاکید شده است ودر واقع می توان گفت هیچ صحنه ی عاشقانه ای در آن وجود ندارد.«آنچه در چشم انداز فرهنگی و هنری اینجویان بیشتر به چشم می آید گرایش های ایرانی و ایرانیدوستی است».(آژند، 1387،90)

از ویژگی هایی که می توان برای نگاره های این سبک برشمرد عبارتند از: تشابه نگاره ها به آثار دوران سلجوقی (که به در پیش گرفته شدن سیاست تجلیل از تاریخ گذشته ی ایران توسط آل اینجو به منظور مقابله با ایلخانان و تحکیم موقعیت خویش باز میگردد) و قبل از اسلام به طوری که این آثار با دیوار نگاره های دوران ساسانی قرابتی نزدیک دارد.ترکیب رنگ ها، قرمز و زرد،اکر یا طلایی با زمینه ای یک دست است به طوری که در اغلب نگاره ها رنگ سایه های گرم و رنگ طلایی برتری دارند، ولی «رنگ قرمز  بکار رفته در آنها،چندان پخته نیست،احتمالا به عوض استفاده از رنگ قرمز ثابت و گران ورمیون، از رنگ قرمز گیاهی شده است».(کن بای، 1378،39) و در نتیجه مشاهده می شود که گزینه های رنگی در این آثار محدود است.خطوط کناره نما به صورتی آزاد و روان در آثار به چشم می خورد ولی با وجود این خطوط گویی پیکره های درشت و زمخت به پس زمینه ی نقشدار سرخ یا زرد درخشان چسبیده اند.این نوع زمینه ها که با گل های غیر عادی و درشت پر شده است،بی شک از نقاشی دیواری دوران ساسانی تقلید شده است.ترکیب بندی نگاره ها متقارن و به صورتی رک و یکنواخت و ساده و اکثرا قاب بندی شده و کتیبه وار هستند.اهمیت بسزا به تصویر انسان و حیوانات به صورتی که این عناصر مهم ترین بخش فضای نقاشی را پر می کنند.چهره ی انسان ها و حالات قراردادی هستند.

نگاهی به یادگار های ارزشمند مکتب شیراز،در کتب به یادگار مانده ی این دوره، از جمله «مونس الاحرار» محمدبن بدر ،که به سال 742 در شیراز به انجام رسیده ،نشان می دهد که نقاشان مینیاتور های این کتاب چگونه سر فصل نوینی از طرح و نقش را به ویژه در اهمیت و اعتبار بخشیدن به حضور انسان ،درکار تکامل و رونق مینیاتور ،گشوده اند.

با توجه به تبادلات فرهنگی که قبل از این در میان ایران و چین رخ داده بود، نمی توان سبک اینجو را خالی از تاثیرات چینی دانست ولی احتمالا این تاثیرات به صورت دست دوم و از طریق صنایع دستی و به خصوص لباس مهاجمین ممکن می شد.با این حال می توان مدعی شد که تاثیرات هنر چین در این زمان به قدری کم است که دنیکه د ر سال 1923 م متوجه «اصالت ایرانی اشخاص، لباس ها و موضوعات» در نگاره های شاهنامه ی نسخه لنینگراد گردید. او نوشت «گویی ویژگی های دوران ساسانی به طرزی خشک و ناپخته زنده می شوند.»(بلخاری_رمضانی ماهی،1388،31)

همچنین می توان به اثر شاهنامه وزیر قوام الدین که دارای مینیاتور های بسیار نفیس و زیبا نمایانگر کار هنرمندان ششیرازی و مکتب شیراز است در زمره ی آثار مکتب شیراز اشاره نمود. همچنین کتاب های «تاریخ تیمور »و «اسکندر سلطان» که در سال های 800 و 813 هجری ،همراه با مینیاتورهای نفیس شواهد ارزشمند دیگری از رشد و استعداد خوشنویسان و نقاشان شیرازی را ارائه می دهد.این کتب هم اکنون در موزه ی بریتانیا وجود دارند.(معمارزاده،1390،166)

از عهد اینجویان چند کارگاه کتاب نگاری غیر درباری نیز در شیراز فعالیت می کردند.شماری از نسخه های مصور کوچک اندازه ای که از این کارگاه ها بیرون می آمدند به هند ،ترکیه و برخی نواحی ایران صادر می شدند.بدین طریق سبک نگارگری شیراز به نقاط دیگر راه یافت.(پاکباز، 1388، 69)

در ربع سوم سده ی هشتم هجری،که عهد مظرفیان در شیراز می باشد، سلیقه ی تازه ای در کارگاه های سلطنتی رخ نمود. هم کارگاه های تغزلی به برنامه کتاب نگاران اضافه شد و هم شیوه و اسلوب کار تغییر کرد. .(پاکباز، 1388، 69)

از شاخصه های اصلی نگارگری در شیراز آل مظفر می توان به افق رفیع (اختصاص دادن بخش کمی از کل  نقاشی به آسمان)، برخورد تزئینی با عناصر طبیعت (زمین پوشیده از بوته ها از پایین تا بالای نقاشی)، پیکره های لاغر و سر بزرگ و چهره ی سه رخ ریش دار،انتخاب زمینه ی روشن و قرار دادن سوژه ها به رنگ تیره بر روی آن، طراحی ظریف و گهگاه خام دستانه، تاکید بر موجودات زنده، عدم توجه به واقع گرایی، عدم توجه به عمق نمایی و عدم توجه به منظره پردازی اشاره کرد.

شاهنامه ی هزین که هم اکنون در موزه توپ قاپوی ترکیه نگهداری می شود، از جمله مهم ترین آثار این دوره است که آن را پیش درآمدی بر نقاشی سده نهم شیراز می دانند.

در نیمه قرن نهم، دو قوم ترکمن آق قویونلو و قراقویونلو نواحی خاص ایران را به تصرف خود درآوردند، ابتدا قراقویونلوها تسلط بیشتری یافتند و تبریز را به پایتختی برگزیدند و سپس آق قویونلوها تا اوایل سدۀ دهم هجری بر تمامی نواحی ایران به جز خراسان استیلا یافتند. سبک درباری ترکمن تحت حمایت یکی از امیران قره قویونلو به نام بیر بداق بیشتر به مکتب هرات گرایید و شکل پالایش یافته ای کسب کرد. پس از تسلط ترکمنان بر شیراز در سبک کتاب نگاری غیر درباری این شهر نیز تحولی پدیدار شدکه در تعریف  ویژگی های آن می توان از ترکیب بندی بی پیرایه،  منظره ی طبیعی و معماری نسبتا ساده، رنگ های غنی و مهیج، طراحی سنجیده که کل عناصر موجود در نقاشی را به صورت اجزائی از یک طرح تقریبا تزئینی درآورده است، پیکره های با ابهت با بدنهای نحیف، سرهای بزرگ و حالات و چهره های پرهیجان، پس زمینه ای از گیاهان و نباتات انبوه و پرپشت با سایه های متنوعی از زرد و نارنجی نام برد.خصوصیاتی که برای مکتب شیراز در زمان ترکمنان بر شمردیم سبب شد که این سبک را «سبک تجارتی»نیز بخوانند. تولید آثار به سبک تجارتی ترکمنان از قرن هشتم/چهاردهم شروع شده و تا قرن نهم/پانزدهم ادامه یافته است .

 این نسخه ها از لحاظ توصیف روشن و گویای موضوع هیچ کم و کاستی ندارند. رابینسن نگارگری به نام« فرهاد شیرازی» را واضع این سبک می داند. این همان نگارگری است که با همکاری دستیارانش یک نسخۀ خاوران نامه را مصور کرده است (حدود 881ق).(پاکباز،1388،78)تقلید هایی از این سبک تجارتی ترکمنان در نسخ تذهیبی نگارگران ترک و هندی دیده می شود و همین امر نشان می دهد که نمونه های اصلی نسخ شیراز به این کشور ها وارد می شده است. نگاره های این دوره اگرچه رسماَ جلوه و ظاهر سبک هراتی را دارند ،ولی عناصر پیکره ای و منظره پردازی آن می رساند که محصولات حمایت هنری ترکمنان است .

 از کتاب «خاوران نامه »و «خمسه ی نظامی» می توان به عنوان مهم ترین کتب مصور شده در این دوره نام برد.

خاوران نامه

خاوران نامه تحت حمایت پسر جهانشاه، مصور شد و احتمالا تحت سرپرستی خلیل پسر اوزون حسن و توسط همان هنرمندانی که بعد از مرگ پیر بوداق در شیراز باقی ماندند، ادامه یافت.این کتاب را ابن حسام خوسفی به تقلید از شاهنامه سروده و در آن از رشادت های حضرت علی (ع) و یارانش سخن سرایی می کند، از این رو وی را «فردوسی ثانی» لقب داده اند.احتمالا این نسخه توسط حامی ثروتمندی برای به حقانیت رسانیدن مذهب شیعه سفارش داده شده است زیرا طلا به میزان وافری در آن استفاده شده است.(شریعت پناهی،1372،46)

همان گونه که اشاره شد مصورسازی این کتاب منسوب به فرهاد شیرازی است،عده ای فرهاد را پس از جنید، اولین شخصی دانسته اند که آثار خود را امضا کرده. فرهاد نقاشی است گمنام و چیره دست، از اهالی شیراز و دارای شیوه ای خاص در نقاشی .شایان ذکر است از مقایسه قطعات نقاشی های کتاب در می یابیم  که فرهاد نسبت به دو نفر دیگر که در مصور ساختن کتاب نقش داشته اند، سمت استادی داشته و دارای مهارت بیشتری نسبت به آنها بوده است. و در بعضی موارد از قطعات نقاشی می توان حدس زد که طراحی از اوست و رنگ آمیزی و پرداختن به جزئیات از شاگردان. (هنر و مردم اغلب نگاره های نسخه خاوران نامه، ترکیب بندی های نومایه ای هستند که مهارت طراحی و تخیل قوی فرهاد را نشان می دهند. نگاره ها ابعادی بزرگتر از اندازه معمول نگاره های تجاری ترکمنی دارند، ولی در آنها تمامی قراردادهای این سبک تثبیت شده است.(پاکباز،1388،88)

شیوه خطوط متن نسخه، تذهیب و تشعیر نخستین و پایانی کتاب به وضوح نشان از مکتب شیراز دارد. نقش های پرآذین، تاج های کیانی و رگه های مارپیچ نشانه هایی از  ساسانی و شیوه های  اسلیمی نقوش در و دیوار ساختمان ها و چهره ها و لباس های زنانه و قوس های طاقی و قندیل های عمارت نشان می دهد که فرهاد اهل شیراز بوده و نسخه خاوران نامه را در آنجا مصور کرده است. (نصرتی،1381،120)

همین طور شیوه مجلس آرایی و کشیدن درختان سرو و گیاهان نواحی گرمسیری و ترسیم حیوانات دریایی از قبیل نهنگ ها و ماهی های گوناگون و مناظر و کشتی ها این حدس را تأیید می کند که نقاش به دریا نزدیک بوده است و شیوه شیرازی و ترکمانی را در نقاشی خود اجرا کرده است. (ذکاء،1343،33)

عناصر تزئینی موجود در خاوران نامه علاوه بر جنبۀ زیبایی شناختی و جلوه های هنری، حامل رموزی است که بازتاب جهان نگری و ارزش های اعتقادی آفرینندگان آن است..(معمارزاده،1390،167)

رنگ غالب در خاوران نامه آبی لاجوردی و پس از آن طلایی است. استفاده از رنگ آبی، با ترجمه به سردی و آرامش آن باعث ایچاد هرچه بیشتر حالت قداست در اثر است.رنگ طلایی با توجه به نورانی بودن آن، حالت روحانی تزئینات را تشدید کرده و حالت تزئینی و تجملی اثر را بیشتر می کند. رنگ نخودی زمینه کاغذ تضاد زیادی را پدید می آورد.رنگ زرد به کار رفته، زردی است با توان پرتوافکنی بسیار زیاد.(معمارزاده، 1390،167)

رنگ سرخ که رنگ خون است از گذشته برای تجدید حیات به شمار می رود. و در عین حال، خشم و غضب و جنگ و جهاد را نیز تداعی می کند. و در واقع سمبل دوگانه است که متضمن معانی مختلف است.

پارچه بافی تیموریان

در اینجا بدلیل قرار گیری مکتب شیراز عهد ترکمنان و مصور شدن کتاب خاور نامه در عهد تیموری ،به پارچه بافی دوران تیموری و بیان برخی از ویژگی های آن می پردازیم.

در این دوره صنعت نساجی پیشرفت کرد و هر سال مقداری از پارچه های تولید شده به سایر کشورها صادر می شد. صنایع این دوره نیز جزییاتی از سبک چین گرفته است اما اصالت ایرانی خود را از دست نداده است. با توجه به نوشته های سیاحان و البسه ی اشخاص در تابلوهای نقاشی می توان فهمید که در این دوره پارچه های ضخیم و پر نقشه ی دوره ی مغول، جای خود را به طرح های بازتری داده و مهارت نساجان ایرانی رو به تکامل نهاده است. کلاویخو در سال 806 قمری در سمرقند در باغی که در آن دویست خیمه بر پا بود به خدمت امیر تیمور پذیرفته شد. او وصف خیمه ای گنبدی و بسیار بزرگی را می کند که با پارچه های نفیس مزین شده است و مجهز به دوازده دیرک و پانصد قطعه طناب بود. کلاویخو در زیر سایبانی از کرباس سفید مزین به سوزن دوزی رنگین و مرصع به انواع سنگ های قیمتی منتظر مانده بود  تا به خدمت امیر برسد. (فریه، 1374، 163)

در دوره تیموریان هم چنان در شهر های اصفهان، شیراز، یزد، کرمان و شوشتر کارگاه های پارچه بافی وجود داشت و هر سال مقداری از پارچه های نفیس بافته شده، به کشورهای دیگر فرستاده می شد. اهمیت پارچه بافی از آن جایی مشخص می شود که زمانی که تیمور از شام و یمن به ایران بر می گشت عده زیادی از جولاهگان(بافندگان) یمنی را با خود به سمرقند آورد تا کار بافندگی را بهبود بخشند. به طور قطع این بافندگان در پیشرفت پارچه بافی تاثیر زیادی داشتند.(طالب پور،1386، 126)

قسمت های شرقی ایران در دوره تیموری آبادتر از سایر قسمت های دیگر بود و خراسان اهمیت زیادی در نساجی آن دوره داشت. شهرهای سمرقند و هرات از مراکز مهم بافندگی پارچه های نفیس بودند. این پارچه ها را امیران و بزرگان می پوشیدند و از آن ها بهترین پرده ها، بالش ها و متکاها را تهیه می کردند. تزیین منسوجات این دوره بیشتر شبیه به شیوه ی چینی است. در مینیاتورهای دوره تیموری پارچه ها و لباس ها به سبک چینی است که تزیین آن ها شامل شکل اژدها، عنقا و تزیینات گل از قبیل شقایق و نیلوفر آبی می باشد. از مهم ترین موضوعات تزیینی که در دوره ی تیموریان معمول شد، ترسیم اشکال گیاهی متصل است. امتیاز دیگر منسوجات این دوره، انواع دیبا و پارچه هایی با طرح های راه راه است. امتیاز دیگر منسوجات این دوره، انواع دیبا و پارچه هایی با طرح های راه راه است که طلا و نقره در آنها به کار رفته و با اشکال پرندگان  مطابق شیوه چینی تزیین شده است. این صنعت در دوره تیموریان در شهرهای یزد، اصفهان، کاشان و تبریز رونق یافت و تولیدات آن ها به سایر نقاط جهان صادر شد. (حقیقت، 1369، 369)

به طور قطع پارچه بافی در دوره تیموری به سوی کمال رفته و توجه خاصی به موضوعات تزیینی و طرح و نقش پارچه شده است. منسوجات این دوره از حالت ابتدایی درآمده اند و زیبایی خاصی یافته اند. (حقیقت، 1369، 370)

یکی از ویژگی های این دوره نزدیکی تعدادی از هنرها به یکدیگر است. در کانون های هنری مانند تبریز، سمرقند و هرات هنرمندان در شاخه های مختلف فعالیت داشته وپیوسته با یکدیگر تبادل نظر داشتند. مثلا نزدیکی نقاشی مینیاتور به پارچه بافی از حیث موضاعات و نقوش تزیینی، بسیار بارز است. در این دوره برخی از پارچه بافان، خود طراح و نقاش زبردستی بودند و می توانستند بسیاری از موضوعات نقاشی، داستان های حماسی و عاشقانه را هنرمندانه بر روی پارچه نقش کنند. (روح فر، 1380، 33)

پس از دوران سلطه مغولان، در دوره ی تیموریان، صنعتگران و هنرمندان به علت تمایل سفارش دهندگان به اسلوب و طرح های چینی، شروع به تقلید از این منسوجات کردند. بافت انواع پارچه های ابریشمی به سبب مراکز پرورش ابریشم مانند یزد و گیلان و مازندران همواره مورد توجه بود. در زمان تیموریان نیز رواج این صنعت به جایی رسید که برخی از ولایات قسمتی از مالیات جنسی حوزه ی خود را با ابریشم پرداخت می کردند و به این ترتیب پارچه های ابریشمی از مهمترین محصولات به شمار می رفت. هم چنین پارچه های ابریشمی از مهم ترین محصولات به شمار می رفت. هم چنین پارچه های ابریشمی در ردیف هدایایی بود که در ردیف هدایایی بود که داخل کشور مبادله می شد. چنانچه در پیش کش های شاهانه ایران به سایر ممالک، پارچه های ابریشمی ایران وجود داشت. (تاج بخش، 1381، 373) پارچه های تولید شده در این دوره را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

- پارچه های ابریشمی: این پارچه ها از نظر شیوه های بافت مانند دوره سلجوقی هستند، نظیر پارچه های دو پودی.

- پارچه های زربفت: پارچه ای که در بافت آن از نخ های سیم و زر استفاده می شد، به خصوص انواع پارچه های زربفت سنگینی که مقدار زیادی در آن نقره و طلا به کار رفته است. در این دوره پارچه زری از محصولات ارزشمند محسوب می شد و شهرهای تبریز، هرات و سمرقند در تولید آن معروف بودند.

- مخمل: پارچه های مخمل به صورت مخمل پرزدار و مخمل پرزدار مخمل کم پرز تولید می شدند. بافتن انواع پارچه های مخمل عالی در این دوره معمول بود. این صنعت در شهرهای یزد، اصفهان، کاشان و تبریز رونق زیادی داشت و مقداری از محصولات آن ها به سایر مناطق صادر می شد.(طالب پور،1386، 128)

- پارچه های نقاشی شده: نقاشی روی پارچه (چاپ باتیک) ممکن است از دوره ی ورود کالاهای چینی به ایران رواج یافته باشد، که پارچه یا با قالب نقش زده می شد یا روی موم نقاشی می کردند. قلمکار سازی یا چاپ قلمکار در دوره تیموریان نیز در شهرهای بروجرد، شیراز، رشت، مشهد، کاشان، یزد و اصفهان رواج داشت. (روح فر، 1380، 33)

در این دوره نقوش سنتی نسبتا ظریف تر و دقیق تر شده است. از ویژگیهای طراحی نقوش در دوره تیموریان طراحی و اجرای نقوش هندسی و گره ها در ابعاد بزرگ و استفاده از نقوش اسلیمی و ختایی در فضاهای میانی نقوش است. نقوش پارچه های این دوره را می توان به چند گروه تقسیم بندی کرد:

الف: نقوشی که شیوه ی پارچه بافی در دوره ی اولیه ی اسلامی و سلجوقی را نشان می دهند.

ب: نقوشی که متاثر از هنر چین روی پارچه ها نقش زده شده است و در آثار هنری این دوره نقوش سیمرغ و اژدها که به روش چینی ترسیم شده اند، مشاهده می شود.

ج: پارچه هایی که نقوش تزیینی آن ها ویژگی های هنری دوره ی تیموری را نشان می دهد. (روح فر، 1380، 33)

در تزیین منسوجات ایران در دوره تیموری بر اساس آثار و تصاویری که در کتب خطی بر جا مانده است تاثیر سبک چین وجود داشت در دوره ی تیموری قوی تر شد و هیات های اعزامی دو جانبه نیز با یک دیگر رفت و آمد می کردند. در این دوره به کارگیری گل لوتوس در تزیینات زیاد شد و نقش پرندگان مانند مرغابی در آثار آن دوره دیده می شود. (بهشتی پور، 1343، 153)

منسوجات در نگاره های خاوران نامه

یکی از دلایل پرداختن به نقش و نگار لباس ها ،پارچه ها و منسوجات در نقاشی های سده ی هفتم تا دهم  هجری حضور نمونه های ارزشمند از این پارچه ها و تاثیر پذیری نقاشان شیرازی از این نمونه ها در آن عهد می باشد.(فیزانی،1391،241)

همان طور که از پیش اشاره شد ، در دوران تیموریان کارگاه های پارچه بافی در شیراز نیز دایر بود.از این رو می توان این گمان را برد که نقاشان شیرازی و پارچه بافان در ارتباط نزدیکی که با یکدیگر داشته اند ، توانسته اند تاثیرات بسزایی را بر هم بگذارند به طوری که مشاهده می شود بسیاری از پارچه های نقاشی شده در کتاب خاوران نامه تا حد زیادی از اصل پارچه های بافته شده ی این دوره کار شده است.هر چند در بعضی موارد نمی توان خلاقیت نقاش را در خلق پارچه های جدید نا دیده گرفت.

گفته شد از امتیازات منسوجات این دوره انواع دیبا و پارچه با طرح های راه راه است که با اشکال پرندگان به شیوه ی چینی و با طلا و نقره کار شده است.در مطالعه نگاره های خاوران نامه در می یابیم که می توان چینین احتمال داد که در زمان تیموری برای پوشش اسب ها از پارچه های دیبا استفاده می شده، چرا که به طور تقریبی بیشترین پارچه های راه راه را در این کاربرد می توان مشاهده کرد.(تصویر1) هرچند در نگاره ی «مجلس پیروز شاه» هم می توانیم در حاشیه ی سایه بان نیز طرح راه راه را مشاهده کنیم که استفاده از پارچه دیبا در این مصرف نیز چندان دور از انتظار نیست. (تصویر2)


تصویر 1 بخش هایی از نگاره های خاوران نامه

بدیهی است با توجه به استفاده از بادبان و سایه بان ،می بایست جنس پارچه ی آنها مقاوم بوده باشد و با توجه به ترسیمات دقیق و هنرمندانه روی آنها و چند لایه بودنشان (در قسمت های داخلی و خارجی )،به نظر می رسد طراحی و نقش اندازی بر روی آنها با کرک ظریف گوسفند (که معمولا به یک رنگ واحد رنگرزی می شده )قلاب دوزی شده است. اما پارچه های قسمت های داخلی اتاق ها بسیار ظریف تر به نظر می رسد و طراحی های آنها هنرمندانه و همراه با دقت نظر بسیار است.با توجه به مستنداتی که اصطخری دکر می کند ، در عهد آل مظفر کانون ساخت منسوجات سلطنتی و کارگاه جامه های قیمتی و فاخر (طراز)شهر فسا ، و بهترین کارگاه های دیبا بافی در این شهر بوده است.(فیزایی،1391، 242)

تصویر 2 بخشی از نگاره ی «مجلس پیروز شاه»

یکی دیگر از  موضوعات مهم نقوش در پارچه های عهد تیموری ترسیم اشکال گیاهی متصل به هم بود، که با دقت در نگاره های خاوران نامه می توان احتمال داد که این نقش بیشتر برای لباس زنان استفاده می شده،چرا که در تمام این کتاب جز در نگاره ی «سجده کردن فطار بر بت» و در پوشش لباس بت،در جای دیگری این نقش به چشم نمی خورد.(تصویر3)


تصویر 3 بخشی از نگاره ی «سجده کردن فطار بر بت»

می دانیم که نقش اژدها در پارچه بافی دوران تیموری از جایگاه خاصی برخوردار بوده است.در نگاره ای از کتاب خاوران نامه به نام «مهتران در محضر حضرت امیر(ع)» می توان به وضوح طرح اژدها را که به احتمال بسیار زیاد به رنگ طلایی (زیرا رنگ کنونی نقش ،به رنگ هاله دور سر حضرت علی(ع) است و می دانیم که این هاله در اصل با رنگ طلایی نقاشی شده و به مرور زمان در اثر اکسیده شدن به رنگ اکر در امده است) بر زمینه ی لاجوردی(که از مشخصه های رنگی کتاب خاوران نامه است)کار شده مشاهده کرد.و با این توصیف ها می توان نتیجه گرفت که این پارچه از انواع پارچه های زربفت تهیه شده است.(تصویر4)


تصویر 4 بخشی از نگاره «مهتران محضر حضرت امیر(ع)»


با مرور دقیق تر در نگاره های خاوران نامه مشاهده می کنیم که در اکثریت نگاره ها که حضرت علی (ع) در آن نقاشی شده است، رنگ لباس حضرت مشکی و نقوشی به رنگ اکر (که احتمال طلایی بودن آن را داده بودیم) روی لباس نقاشی شده اند.اکثر این نقوش نقاشی های خطی از گیاهان ب اسلیمی وار در قسمت دور یقه لباس و گاهی تا پیش سینه هستند.وجود رنگ مشکی به عنوان رنگ لباس حضرت امیر، دو نظریه را بیان می کنند؛اول آنکه در لباس امیران و بزرگان در آن دوره از رنگ های تیره استفاده می شده.دوم آنکه پارچه های قیمتی و مهم آن دوره اغلب دارای رنگ های تیره بوده اند.(تصویر5)


تصویر 5


در تصویر 6  با دقت نظر در نحوه ی آویزان شدن پارچه در میابیم که پرده های متعدد بر روی هم قرار گرفته اند و نقش و رنگ هر کدام متفاوت از دیگری است.زمینه ی آنها طیف رنگی آبی آسمانی ،زرد، نارنجی و سورمه ای را شامل می شود و در انتهای پرده ها نیز پارچه های منقوشی به چشم می خورد که در نگارگری های سده هشتم و نهم در شیراز دارای رنگ آبی و سرخ ابی می باشد؛ از جمله در برخی نگاره های خاوران نامه. .(فیزایی،1391، 242)

 

تصویر 6 بخشی از نگاره ی «دربار شاه خاوران»


نتیجه گیری

مکتب شیراز مکتبی است که اصالت فرهنگی این مرز و بوم به خصوص مردم فارس در آن وجود دارد.کاربرد رنگهای نشاط انگیز ،دقت در جزئیات ،ظرافت کاریها و عدم توجه به فضاسازی واقع گرایانه،این مکتب را به طور خاص از دیگر مکاتب جدا کرد.همزمان با مکتب شیراز ،تیموریان در بخش هایی از کشور حکومت می کردند و این امر به تنهایی ورود برخی عناصر به خلوص ناب شیراز را باعث شد.می توان حدس زد که پارچه های زیبا و غنی از نقش و نگارهای زیبای آن زمان به خودی خود هنرمندان نقاش را به تقلید از اصل بافته شده پارچه ها وا می داشته است و همین امر بلعکس نیز رخ می داده است،یعنی استفاده از نقوش نگارگری ها بر روی پارچه ها توسط بافنده ها نیز تا حد زیادی قابل تشخیص است و حتی نمونه هایی نیز برای صحت این موضوع وجود دارد.این پارچه ها مانند نگارگری ها از مضامین ادبی به عنوان موضوع استفاده کرده اند با این تفاوت که نگار گر اثر را نقاشی کرده و پارچه باف با همان ظرافت آن را بافته است.

پس از بررسی خاوران نامه و سعی در پیدا کردن رابطه ی دو هنر پارچه بافی و نگارگری به این نتیجه دست یافتم که نقاش و یا نقاشان چیره دست خاوران نامه،به همان اندازه که سعی در پیروی از نقوش پارچه های موجود را داشته اند ،به همان اندازه هم خود را از لذت شیطنت کاری های ساخت و ابداع طرح های جدید برای پارچه های نقاشی خود،بی نصیب نگذاشته اند.در واقع در بعضی مواقع پارچه هایی در آثار دیده می شود که احتمالا وجود خارجی نداشته است و ندارد.

فهرست منابع

برزین،پروین.پارچه های قدیم ایران،هنر و مردم،(دوره جدید) ، شماره 59، ص 39_43 1343.

بلخاری،حسن و رمضانی ماهی،سمیه.تاثیر هنر ایران کهن بر مکتب شیراز دوران آل اینجو،کتاب ماه هنر،شماره 134،ص 34_43،1388.

بهشتی پور،مهدی.تاریخچه ی صنعت نساجی ایران، جلد اول،تهران ،آکونومیست،1343.

پاکباز،رویین.دایره المعارف هنر(نقاشی، پیکره سازی، گرافیک)،تهران،فرهنگ معاصر،چاپ ششم ،1386 .

پاکباز،رویین،،نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، تهران، زرین و سیمین، 1388.

تاج بخش، احمد.تاریخ تمدن و فرهنگ ایران، شیراز،انتشارات نوید شیراز،1381.

حقیقت، عبدالرفیع.تاریخ هنرهای ملی و هنرمندان ایرانی از کهن ترین زمان تا پایان دوره قاجاریه.شرکت مولفان و مترجمان ایران، 1369.

ذکاء، یحیی.خاوران نامه نسخه خطی و مصور موزه هنرهای تزئینی، هنر و مردم، دوره جدید، شماره بیستم، 1343.

روح فر،زهره.نگاهی بر پارچه بافی در دوران اسلامی، تهران، سمت،1380.

شریعت پناهی، سید حسام الدین. اروپایی ها و لباس ایرانیان، تهران، نشر قومس، 1372.

طالب پور،فریده.تاریخ پارچه و نساجی در ایران، تهران، دانشگاه الزهرا، 1386.

فریه، دبلیو.ر.هنرهای ایران، پرویز مرزبان، تهران،فرزان، 1374.

فیزانی،بهمن.جلوه های هنری مکتب شیراز،شیراز، دانشگاه شیراز،1391.

کن بای، شیلا،نقاشی ایرانی،مهدی حسینی، دانشگاه هنر، چاپ چهارم،1389.

معمارزاده،محمد. خاوران نامه از منظر هنر نگارگری با تاکید بر عوامل موثر در شکل گیری اثر هنری و تحلیل نماد های آن، فصلنامه مطالعاتی اجتماعی خراسان، شماره 19،ص162_177، 1390.

نصرتی،مینا.نگته به دو اثر خاوران نامه و میرزا آقا امامی، ماه هنر،1381.

فهرست منابع تصویری

ابن حسام خوسفی،حسام الدین، خاوران نامه، تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات با همکاری سازمان میراث فرهنگی.

 

 

 

 

 

 

نظرات  (۱)

سلام ببخشید من در رابطه با تصویر سازی کتاب مونس الاحرار در حال تحقیق و تفحص هستم آیا شما هم در رابطه با این کتاب اطلاعاتی داری که بتونید به من کمک کنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی