گروه طراحان شولاى

طراحى لباس ایرانى و اسلامى

گروه طراحان شولاى

طراحى لباس ایرانى و اسلامى

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لباس» ثبت شده است

در سالهای اخیر خلأ  بزرگ «لباس سازگار با فرهنگ ایرانی اسلامی» در بازار آشفته مد و لباس  مسئولین را متوجه اهمیت صنعت طراحی مد و لباس کرد. توجهی ضروری هرچند دیرهنگام که با وجود شتابزدگی و غفلت از برخی ارکان های اصلی فرایند تولید لباس بومی با دستاوردهای قابل توجهی هم همراه بود.هر چند تا همین امروز و بعد از گذشت هشت سال هنوز هم تعریف روشن و دقیقی از عبارت«مد و لباس ایرانی اسلامی» ارائه نشده به بررسی روند فعالیت های دولتی صورت گرفته در راستای ایجاد مد ایرانی اسلامی می پردازیم.

در سال 1385  قانون ساماندهی مد و لباس در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و آیین نامه ی اجرایی آن هم در سال 1387 ابلاغ شد. اما می توان گفت اینجا نقطه ی آغاز فعالیت ها در زمینه ی ساماندهی مد و لباس نبود.

در تابستان 1385 جشنواره ی «زنان سرزمین من» از طرف استانداری تهران با هدف حمایت از طراحان داخلی و بستر سازی برای فعالیت جدی در زمینه ی طراحی لباس ایرانی با رعایت موازین اسلامی برگزار شد. جشنواره ای که در ان زمان حرکت جسورانه و جالب توجهی به شمار می آمد؛ هم از لحاظ برگزاری اولین شوی زنده ی لباس اسلامی بانوان بعد از انقلاب به صورت رسمی و هم از لحاظ حضور گسترده ی طراحان لباس و اساتید این حرفه و ارائه ی لباس هایی که قرار بود سردمداران جریان مد و لباس بومی باشند.این جشنواره به مدت ده روز در دو سانس به نمایش زنده ی لباس می پرداخت. و با توجه به ظرفیت بالای سالن همه ی سانس ها با حضور حداکثری مخاطبان همراه بود.

لباس های طراحی شده عمدتا الگو گرفته از لباس اقوام مختلف ایرانی و طرح های سنتی بودند،از مانتوها و لباس های اجتماعی که برگرفته از لباس های محلی زنان بلوچ و بندرعباس و گیلان و ... تا انواع چادرهای مشکی و رنگی با طرح ها و کابرد های متفاوت که در آن زمان طرح هایی ساختار شکن و غیر متعارفی به حساب می آمدند. و این یکی از انتقادات وارد به جشنواره بود که بسیاری از آثار در جامعه ی آن زمان قابل استفاده نبود،حضور رنگ های روشن و تند که شاخصه ی لباس های محلی است،طرح های پر چین با برش های خاص و سوزن دوزی های پر نقش و نگار و حتی بعضا تزئینات خاص لباس های سنتی به گونه ای بود که کمتر کسی حاضر به استفاده از آن لباس ها در خارج از فضای جشنواره و در سطح شهر باشد.

با توجه به انتظاراتی که در مورد اثرگذاری و همه گیر شدن طرح های ارائه شده وجود داشت همچنین خطوط قرمز و نقاط حساسی که با محافظه کاری برخی نهاد ها منجر به وارد شدن انتقاداتی به شرایط جشنواره ، نحوه ی ارائه و برخی طرح ها می شد ، با این حساب زنان سرزمین من طرح ناموفقی به نظر می رسید،اما حالا با گذشت هشت سال از برگزاری اولین دوره به نظر میرسد که می توان با دقت بیشتری در این مورد نظر داد.

تا آن زمان خانم هایی که در جامعه از پوشش چادر استفاده می کردند تنها حق انتخاب بین دو مدل چادر ایرانی و عربی را داشتند و چادر عربی نیز عمدتا در مناطق خاصی از ایران رایج بود و بعضا بین خانم های جوانی که به آستین دار بودن چادر عربی برای انجام فعالیت های اجتماعی نیاز داشتند. اما مدتی بعد از برگزاری جشنواره و ارائه ی انواع چادرهای آستین دار و طرح دار (که البته به نسبت های طرح های فعلی چادرهای امروزی ساده به نظر می رسند)که می توانست کار را برای خانم ها به ویژه خانم های شاغل و دانشجو راحت تر کند،این طرح در ابتدا توسط خانم های دانشجو که علاوه بر گرایش داشتن به استفاده از پوشش های جالب توجه نیاز به راحت تر شدن استفاده از پوشش چادر داشتند مورد استفاده قرار گرفت و با همان عنوان چادر دانشجویی به سرعت رواج پیدا کرد  ، هرچند در ابتدا مورد واکنش منفی قشر مذهبی سنتی قرار گرفت اما کم کم توانست با مدل های دستکاری شده تری که الزامات مورد نظرشان را داشته باشد بین این قشر نیز رسوخ کند.و بعد از مدتی شاهد بودیم چادرهایی که در ابتدا فقط توسط خیاط قابل تهیه بود در فروشگاه هایی مجزا به صورت آماده به فروش می رسیدند.

جریان ایجاد تنوع در طرح چادر که از زمان آغاز تا کنون موافقان و مخالفان بسیاری داشته سبب تغییرات قابل توجه دیگری هم در نوع حجاب بانوان و هم در سبک زندگی آنها شد.موجی که گرایش به خوش پوشی و نمایش زیبایی در کنار حجاب را ، بین خانم های جوان محجبه ایجاد کرده بود.

شال ها و روسری های رنگی که با این نوع چادرها نمود متفاوت تر و زیباتری داشتند،استفاده از ساق دست های رنگی که نوع ساده و اغلب سیاه رنگ آن اگرچه در گذشته فقط به عنوان یکی از اجزاء تکمیل کننده ی حجاب به کار می رفت اما از آنجا به بعد بیشتر به عنوان یکی از عناصر خوش پوشی در کنار سربند ها وکلاه های زیر مقنعه ای استفاده میشد، همینطور انواع مقنعه های طرح دار که در کنار گزینه ی سنتی مقنعه ی چانه دار و مدل متاخر تر آن یعنی مقنعه ی دراپه مورد استفاده قرار گرفت.

تاثیر این جریان حتی در طراحی مانتو و تغییر سلیقه ی مخاطبان عمومی نیز به مرور دیده می شد.رواج مانتوهایی با استفاده از تزئینات سنتی ، بیشتر محدود به استفاده از یراق دوزی ها و نوارهای طرح دار سنتی که روی بخش های مختلف مانتو کار میشد ؛ هرچند طرح اصلی مانتو طرحی کاملا غیر ایرانی بود و بعد از آن به مرور استفاده از مانتوهایی که فرم کلی آن ها خارج از الگوهای رایج مانتو بود.مثلا مانتوهای عبایی جلوباز که زیر آن ها پیراهن های بلند پوشیده می شد یا استفاده از پیراهن های گشاد و چین دار با استفاده از پارچه های طرح دار که در ابتدا بیشتر توسط هنرمندان و دانشجویان هنر مورد استفاده قرار می گرفت و در برخی موارد معدود بر تن بازیگران سریال های تلوزیونی دیده می شد و کم کم در میان بقیه اقشار به ویژه دانشجوها مورد استفاده قرار گرفت. این مانتوها هم در ابتدای ورود اغلب توسط خیاط ها و به درخواست متقاضیان آن دوخته میشد و هنوز به ویترین مغازه ها مگر در موارد خاص راه پیدا نکرده بود اما به مرور همه گیر شد تا جایی که بین سال های 88 تا 90 گرایش فراوانی به مانتوهای سنتی ایجاد شد و البته طرح های موجود در ویترین مغازه ها نیز بسیار حرفه ای تر از نمونه های اولیه بودند.

با این حال جشنواره ی زنان سرزمین من علی رغم تلاش های بسیار،تهیه ی ژورنال،ثبت موسسه و ... در سال 1387 برای آخرین بار برگزار شد و از آن زمان به بعد تنها فعالیت های محدودی در حد جشنواره های دانشگاهی ، نمایشگاه های مناسبتی و ... در زمینه مد و لباس انجام می گرفت تا سال 1389 که بعد از دو سال کارگروه سامان دهی مد و لباس جشنواره ای با عنوان "نمایشگاه مد و مانتو" با در نظر گرفتن مانتو به عنوان لباس رسمی بانوان ایرانی در سطح اجتماع، مجلس و مانتو های اداری برگزار کرد، بزرگترین نقد وارد به این نمایشگاه غیرکاربردی بودن طرح ها بود.بعد از آن در پاییز 1390 دومین نمایشگاه مد و مانتو برگزار شد که قرار بود مجموعه ای از "آثار برگزیده ی برترین طراحان لباس کشور" باشد،اما آثار موجود در نمایشگاه که به نسبت پنج سال گذشته و در مقایسه با اولین جشنواره لباس در سطح ملی اگر نگوییم سیر نزولی ، حداقل می شود گفت هیچ پیشرفتی نداشتند! و این نکته با توجه به اهدافی است که مسئولین برای این جشنواره ذکر کرده بودند جای تامل دارد.

در همان سال برای اولین بار رشته ی طراحی لباس نیز در کنار سینما،تئاتر،شعر،موسیقی و هنرهای تجسمی قرار بود در جشنواره ی فجر حضور داشته باشد در حالی که برگزاری دو نمایشگاه ملی با فاصله ی زمانی کمتر از چهار ماه با این فشردگی و عجله قابل توجیه نبود کما اینکه این دو جشنواره از نظر شرکت کنندگان ،تنوع،خلاقیت و کیفیت آثار تفاوت قابل توجهی نداشتند. در نهایت اولین جشنواره ی مد و لباس فجر بدون برگزیده ی نفر اول در هیچ یک از بخش های پژوهش ،برگزیده های مردمی،مانتو عمومی لباس فرم و مشاغل، مانتو مجلسی،چادر عمومی،چادر مجلسی و مقنعه به پایان رسید!

نمایشگاه مد و مانتو در پاییز سال 91 برای آخرین بار برگزار شد و پس از آن تنها اتفاق جدی در این حوزه  به جشنواره ی مد و لباس فجر منحصر شد. جشنواره ای که در طول سه دوره برگزاری آن فراز و نشیب های بسیاری وجود داشته از نحوه ی فراخوان و تحویل آثار تا داوری ، ارائه و برگزیدن آثار نهایی.

با این نگاه اجمالی به اقداماتی که از سال 1385 در زمینه ی طراحی مد و لباس به صورت رسمی توسط نهادهای دولتی صورت گرفت علامت سوال های زیادی به وجود می آید از میزان عملی شدن مصوبه ی سامان دهی مد و لباس، تاثیرگذاری کارگروه ساماندهی مد و لباس و بنیاد ملی مد و لباس در جریان صنعت مد و لباس ،تحقق اهداف و آرمان ها به نسبت انرژی نیرو و هزینه هایی که بابت آن صرف شده، پاسخ به نیاز مخاطب،جریان ساز بودن فعالیت های دولتی در زمینه ی مد و ... و در نهایت همان سوال ابتدایی در مورد تعریف دقیق و روشن مد و لباس ایرانی اسلامی.

هرچند نمی توان مشکلاتی که بر سر راه برنامه ریزان و مجریان این طرح ها وجود دارد به ویژه محافظه کاریها و ترس از تیغ تند انتقاداتی که همیشه بر سر راه مسائل حساسی از این دست قرار دارد را نادیده گرفت اما با این حال این انتظار وجود دارد که تجارب کسب شده در هشت سال گذشته سیر صعودی داشته باشند و بعد از تکرار چندباره ی برخی تجربه ها طی سالهایی که گذشت هنوز با استدلال هایی نظیر نوپا بودن،برای اولین بار بودن،اولین بودن و ... از سوی متولیان امر مواجه نشویم!
ادامه دارد...